رد شدن به محتوای اصلی

زمین زنده و پویاست، آن را باید پاس داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی


سیاستمدار نیک، دست نشانده پلید ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

سیاستمداری که تنها به پیشروی می اندیشد، همواره برای خویش، دشمن تراشی می کند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مردمداری، بهترین خوی یک سیاستمدار است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروای اندرزگو، شایسته پیشوایی نیست، تنها آنانی بایسته اند که کار می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروای دانا می داند، هیچ ندایی با کُشتن خاموش نمی شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
تصاویری از بنیانگذار فلسفه اُرُدیسم  Orodism-4

فرمانروای شایسته، در اندیشه کینه توزی از مردم خویش نیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فرمانروایی که نتواند پیشدار بیداد بزهکاران و چپاولگران باشد، شایستگی دیوانسالاری را ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمیان تندخو و خشمگین را، از دستگاه سیاسی دور کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

با بردباری، همه چیز در چنگ توست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

بردباری، بهترین سپر در روزهای سخت و ناپایداریست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نام دیگر کوچ، امید است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

در تاریکترین شب های ستم، روشنترین ستاره های رهایی زاده می شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

از استخوان های مشاهیر مرده چه می خواهید؟ براستی اگر زمان خود را برای بزرگداشت زندگان بگذارید، کشوری بسیار بسیار آبادتر و رو به رشد خواهید داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کشورهای پیشرفته و یا در حال پیشرفت اساطیرشان زنده اند و کشورهای عقب افتاده، اساطیرشان مرده و یا افسانه اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آرمان بزرگ، همواره زاینده امید است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

اﻣﻴﺪ ﻫﻤﭽﻮن ﺧﻮن در روان آدﻣﻲ اﺳﺖ، ﻛﻪ اﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﮔﺎﻣﻲ ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻧﻤﻲ رود و اﮔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺟﻬﺎﻧﻲ را دﮔﺮﮔﻮن ﻣﻲ ﺳﺎزد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

از طبیعت می توان، امید و شوق به زندگی را آموخت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

ناکارآمدترین سیاستمداران، آنانی هستند که ندانم کاری های خود را، بر گردن مردم می اندازند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

و سیاستمداری که دروغ گفت، فر و شکوه خویش را به خاک سپرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نگهبانی از داشته های یک کشور، برای سیاستمداران، یک هنجار همیشگی است و انجام آن خودستایی ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

هیچگاه به دروغگویان، میدان کارگزاری ندهید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

بکارگیری آشنایان ناکارا، در یک گردونه کاری، برآیندی تلخ در پی خواهد داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ارد بزرگ و آسیای مرکزی

مقاله زیر از سایت پایگاه تاجیکستان برداشت شده است : ارد بزرگ اندیشمند برجسته فارسی زبان است که پیروان بسیاری در میان اهل اندیشه و دانش دارد . در تاجیکستان افکار او را همانند مادر تاجیکستان " گلرخسار صفی آوا " می دانند و در افغانستان او و احمدشاه مسعود را یک اندیشه و فکر مشترک می پندارند و دوستی نزدیک آن دو هم بر این باور افزوده است . در نظریه " قاره کهن" ارد بزرگ ، پافشاری بسیار بر همگونی فرهنگ و تاریخ مشترک بیست کشور حوزه تمدنی ایران باستان می بینیم . ارد بزرگ در آنجا از استاد فردوسی یاد می کند . در داستان ایرج ، فزون خواهی شرق و غرب برای نفوذ در دایره تمدنی ایران دیده می شود . سلم و تور نماد این دو بخش هستند که برادر خویش ایرج را از پای در می آورند . متاسفانه دخالت های استعمار پیر انگلیس و پرورش افکار غلط باعث شده است که ایران باستان هزار پاره شود . پاکستان تاریخ خویش را از امویان و عباسیان آغاز می کند افغانستان و تاجیکستان هم که نیاز به گفتن ندارد آنسوی ایران در عراق ، سوریه و لبنان ، داستان وخیم تر و غمبارتر است . صحبت بر روی نظریات ارد ...

گواهی سارها

در زمان‌های قدیم در یکی از شهرهای فارس مرد خداشناس و نیکوکاری بود که او را درویش دانا می‌گفتند و ازآن جا که مرد پاک‌سرشت و خوش‌نیتی بود همهِ مردم شهر او را می‌شناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند.‌درویش تصمیم داشت که در سال جدید به سفر حج برود به همین خاطر اول تمام کارهایی را که باید انجام می‌داد مرتب کرد و تصمیم گرفت کمی زودتر سفرش را شروع کند تا این که در شهرهای میان‌راه استراحت کند و جدا از قافله و آهسته آهسته به سوی خانهِ خدا برود.روزها راه می‌رفت و شب‌ها را در روستاها و شهرهای میان‌راه منزل می‌کرد. یک روز در میان بیابان به کاروانسرایی رسید و از‌ آن جایی که دیگر غروب شده بود تصمیم گرفت شب را همانجا بماند. از قضا این کاروانسرا، کاروانسرایی متروک بودکه محل دزدها و راهزنان بود و آنها چون درویش را با کوله‌‌پشتی‌اش دیدند خوشحال شدند که تنهاست و کسی به دادش نمی‌رسد.درویش گفت: من پول و پله‌ای که به درد شما بخورد ندارم. لباس من هم که به درد شما نمی‌خورد. من یک درویش پیر هستم که به سفر خانهِ خدا می‌روم و مختصر پولی دارم. - این شما و این هم کوله‌پشتی من. اما بگذارید من بروم. دزدها خندیدن...

رَد خویشتن

رَد راستی ، رَد خویشتن است . ارد بزرگ اگر علم و دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از آن روست که جز کنجکاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد . فریدریش نیچه اندرز جبران خلیل جبران به همسران جوان : جام یکدیگر پر کنید ، لکن از یک جام ننوشید .از نان خود به هم ارزانی دارید ، اما هر دو از یک نان تناول نکنید . جبران خلیل جبران