رد شدن به محتوای اصلی

مرده پرستی، سیمای مردمی است که به توان و گوهر درون خویش باور ندارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدمهای بزرگ، بسیار بوده اند و پس از این هم، هزار بار بزرگتر از آنها خواهند آمد. جهان رو به پویش است و آدمها پیوسته از راه رفته گذشتگان، پندها گرفته و آموزش ها دیده اند، پس بی شک در هر زمان و دوره ای آدمهایی بزرگتر از گذشته پا به میدان می گذارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

اُرد بارها گفته است دل خوش نمودن به اساطیر و دانشمندان مرده به معنای نادیده گرفتن دانشمندان زنده است. هنگامی که می بینم برخی با آب و تاب، کوشش می کنند از مردگان برای زندگان الگوی علمی بسازند، تمام وجودم فرو می ریزد. تنها راه توسعه روزافزون آن است که فرهنگ بزرگداشت از زندگان را جایگزین تجلیل از مردگان کنیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

بیچاره سرزمینی که اساطیرش مرده اند، و مردمش آنقدر واپسگرا شده اند که اساطیر زنده خود را، قربانی نام مردگان می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مرده پرستی، سیمای مردمی است که به توان و گوهر درون خویش باور ندارند.  فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

از استخوان های مشاهیر مرده چه می خواهید؟ براستی اگر زمان خود را برای بزرگداشت زندگان بگذارید، کشوری بسیار بسیار آبادتر و رو به رشد خواهید داشت. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کشورهای پیشرفته و یا در حال پیشرفت اساطیرشان زنده اند و کشورهای عقب افتاده، اساطیرشان مرده و یا افسانه اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

پوستر های بسیار زیبا برای دوستداران فلسفه اُرُدیسم Orodism KOZK1m


پاکترین آرزوها، در سینه مهربانان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خوشرویی همانند زر، دارایی با ارزشی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جام زندگی را، تنها با می مهر و دوستی پر کن. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جهان مهربان است، به یاد آر، بارش باران را، که تپش مهر و زندگیست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

باید بسوی جزیره مهربانی کوچ کرد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جزیره مهربانی کجاست؟ جزیره مهربانی، جایی است برای گریختن از بندها و هزاران سال بردگی. جزیره مهربانی، زایش دوباره سادگی و رها شدن آدمیان از مردابی است که خود ساخته اند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی
عکس های پرتره فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی KOZATm


آواز مهربانی، از هر سنگ نگاره ای، ماندگار تر است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

مهربان باش تا جاودانه شوی. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

آدم های پست و دون پایه، مهربانی را هم، بد می دانند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

رستگاری، در مهربانی است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

در جزیره مهربانی، آدمی از پیچیدگی ها رها شده و به سرشت پاک خویش نزدیک می شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

در جزیره مهربانی، آزادی همچون آسمان گسترده و آبادی و شادی در هر کوی و برزن هویداست. باید به درون مایه درخشنده رنگ های بکر و پاک برسیم. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

جزیره مهربانی، آغاز دوستی دوباره آدمیان با زمین است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

ارد بزرگ و آسیای مرکزی

مقاله زیر از سایت پایگاه تاجیکستان برداشت شده است : ارد بزرگ اندیشمند برجسته فارسی زبان است که پیروان بسیاری در میان اهل اندیشه و دانش دارد . در تاجیکستان افکار او را همانند مادر تاجیکستان " گلرخسار صفی آوا " می دانند و در افغانستان او و احمدشاه مسعود را یک اندیشه و فکر مشترک می پندارند و دوستی نزدیک آن دو هم بر این باور افزوده است . در نظریه " قاره کهن" ارد بزرگ ، پافشاری بسیار بر همگونی فرهنگ و تاریخ مشترک بیست کشور حوزه تمدنی ایران باستان می بینیم . ارد بزرگ در آنجا از استاد فردوسی یاد می کند . در داستان ایرج ، فزون خواهی شرق و غرب برای نفوذ در دایره تمدنی ایران دیده می شود . سلم و تور نماد این دو بخش هستند که برادر خویش ایرج را از پای در می آورند . متاسفانه دخالت های استعمار پیر انگلیس و پرورش افکار غلط باعث شده است که ایران باستان هزار پاره شود . پاکستان تاریخ خویش را از امویان و عباسیان آغاز می کند افغانستان و تاجیکستان هم که نیاز به گفتن ندارد آنسوی ایران در عراق ، سوریه و لبنان ، داستان وخیم تر و غمبارتر است . صحبت بر روی نظریات ارد ...

گواهی سارها

در زمان‌های قدیم در یکی از شهرهای فارس مرد خداشناس و نیکوکاری بود که او را درویش دانا می‌گفتند و ازآن جا که مرد پاک‌سرشت و خوش‌نیتی بود همهِ مردم شهر او را می‌شناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند.‌درویش تصمیم داشت که در سال جدید به سفر حج برود به همین خاطر اول تمام کارهایی را که باید انجام می‌داد مرتب کرد و تصمیم گرفت کمی زودتر سفرش را شروع کند تا این که در شهرهای میان‌راه استراحت کند و جدا از قافله و آهسته آهسته به سوی خانهِ خدا برود.روزها راه می‌رفت و شب‌ها را در روستاها و شهرهای میان‌راه منزل می‌کرد. یک روز در میان بیابان به کاروانسرایی رسید و از‌ آن جایی که دیگر غروب شده بود تصمیم گرفت شب را همانجا بماند. از قضا این کاروانسرا، کاروانسرایی متروک بودکه محل دزدها و راهزنان بود و آنها چون درویش را با کوله‌‌پشتی‌اش دیدند خوشحال شدند که تنهاست و کسی به دادش نمی‌رسد.درویش گفت: من پول و پله‌ای که به درد شما بخورد ندارم. لباس من هم که به درد شما نمی‌خورد. من یک درویش پیر هستم که به سفر خانهِ خدا می‌روم و مختصر پولی دارم. - این شما و این هم کوله‌پشتی من. اما بگذارید من بروم. دزدها خندیدن...

رَد خویشتن

رَد راستی ، رَد خویشتن است . ارد بزرگ اگر علم و دانش ما این همه به بی طرف بودن خود می نازد، از آن روست که جز کنجکاوی ناسالمِ ناتوانان چیز دیگری ندارد . فریدریش نیچه اندرز جبران خلیل جبران به همسران جوان : جام یکدیگر پر کنید ، لکن از یک جام ننوشید .از نان خود به هم ارزانی دارید ، اما هر دو از یک نان تناول نکنید . جبران خلیل جبران